مهمونی های عید
يكشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۳۶ ب.ظ
امشب کلی مهمون داریم.
اومدم کمک مامانم مثلأ!!!
داشت مسقطی ها(عکسش رو یه بار تو وب خدابیامرزم گذاشتم ) رو تو ظرف خالی میکرد.
منم قاشقمو گرفتم زیرش,هیچی دیگه همش پخش شد رو گاز!!!
یه چنددقیقه سکوت معنی داری برقرارشد,توأم با نگاه به افق :-)))))
خدا رو شکر نگاه مظلومانه ام کار خودشو کرد,و مادر گرام به یه تیکه کوچیک (شکمو )که بهم انداختن, قناعت کرد!!!
۹۳/۰۱/۰۳
قدیما یه سرمیزدی