بخشی از سوغاتی ها_یک

صفحه اینستاگرام ما که درست نشد.تو وبم میزارم عکس ها رو با توضیحات،

این عکسی که در تصویر میبنید آرامگاهِ "مُردخای" لعنت الله علیه،در همدان.

اگه داستان روز13بدر رو نمیدونید؟؟اینکه چرا روز13فروردین میریم بیرون ازخونه ها؟؟اگه داستان مردخای رو نمیدونید؟؟پیشنهادمیکنم حتمأادامه مطلب رو بخونید،خیلی جالبه

                                   

داستان،مربوط میشه به دوره خشایارشاه،خشایارشاه زنی داشت به اسم"وشتی" هرساله توایران جشنِ سالگردپادشاهی برگزارمیشد.خشایار شاه از همسرش خواست که بی حجاب، در این جشن شرکت کنه.اونم نپذیرفت وشاه بخاطرسرپیچی از دستورتصمیم به طلاق میگیره.ملکه وشتی برای حفظ پاکدامنی از مقامِ ملکه بودن عزل میشه....

دربار بدون ملکه مونده بود،مشاورا ووزیرا به شاه پیشنهاد میدن،دختران زیبا رو از سرتاسرکشور بیارن،تاشاه یکی رو انتخاب کنه.

دربین اون دخترا، دختری  یهودی بود به نامِ هدسه یا "استر"که همراه عموش"مردخای"زندگی میکرد

این قسمتی که تو پرانتزمینویسم رو نمیدونم درسته یانه!!جایی نخوندمش ولی شنیدم

(داستان شهرزاد رو شنید؟؟؟میگن،"استر"مثلِ شهرزاد برای شاه داستان تعریف میکرده،تا شاه رو مجذوبِ خودش کردواینطوری بود که پای استر و مرخادی یهودی به دربار بازشدو.....)

پ.ن:خسته ام،دیروقت هم هست،بقیه داستان رو فردا مینویسم...