ثبت موقت
دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
چند روزیه فکرم مشغوله.
اون یه طرف،این که نتونستم، کارهای عقب افتاده(بخاطرمسافرت)
رو انجام بدم یه طرف.
فرصت زیاد دارم،اما هرچی میرم جلوتر هی کارم سخت تر میشه.
اول آبان مسابقه اس ومن اصن، آمادگی ندارم.وهمش پس رفت میکنم بجای پیشرفت!!حیفمم میاد، حالا که تا نصف راهو اومدم، ولش کنم.
زبان رو هم که انگار پولمو ریختم تو چاه،اونطوری که میخواستم بازدهی نداشت.البته کم کاری خودم بود، بیشتر.
همه گفتن اگه با این استاد بری کلاس باید حداقل روزی چهارساعت مطالعه داشته باشی.فک کردم میتونم.
4تا کتاب رو همزمان داره درس میده!!!تمرین هاشم زیاده.سخته خب.
+چند روزی با دختردایی ام،میخوام برم خونه مادربزرگم .شایدحال و هوام عوض شه.
اونجا اینترنت ندارم،البته نمیدونم شایدم دایی ام مودمِ وایمکس اش رو با خودش نبرده باشه تهران.
اگه نبرده باشه،اینترنت دارم،میام:)
۹۳/۰۶/۱۷