چار دیواری

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

دولپی خوردن

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۴ ق.ظ
                                       

بابام از ماشین پیاده شد بره مغازه.
که دیدم،جعبه شیرینی، تو ماشین داره بهم چشمک میزنه^_^
یه نگاه به چپ،یه نگاه به راست،یه نگاه به بالا(آها،راستی بالا.نه:))
خلاصه یه نگاه کامل تا آخر خیابون فرعی.
دیدم کسی نیست.
به صورت کاملأ حرفه ای،قسمتی از در جعبه رو برش زدم.
شیرینی های ناپلئون همنیجوری پشت سرهم، بهم چشمک میزدن.
یکی رو برداشتم ،دولپی  شروع کردم به خوردن که تا کسی نیومده زود بخورم^_^
تو عالم خودمو شیرینی هام بودم.
یهو یکی از کنارماشین رد شد گفت:خفه نشی یوخت؟؟
تا رفت،به سرفه افتادم.
اینقدر فحشش دادم تو دلم،بی تربیت،بی فرهنگ رو:/
چطوری من این چنار رو ندیدم،وقتی دید میزدم ببینم کسی هست یا نه!!:/



موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۳
خانم مهندس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">