چار دیواری

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

سوتی ها پایان ناپذیر

دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ب.ظ
از عنوان متن معلومه دیگه:(
باید بگم من اومدم با یه سوتی جدید:دی

هرچندوقت یه بار از یه شماره ناشناسی!پیام  میومد واسم!
3چهارتا پیام داد. آخر پرسیدم شما؟گفت:"الف "هستم.
من:نمیشناسمتون!دیگه به این شماره پیام ندین.
(حالا انگار چی پیام داد بود!گفته بود برا سلامتی رهبر100 تا صلوات بفرستین)
منم نشناختمش!! زودی گفتم دیگه به این شماره پیام ندین!!!!
بعد زد:خسته نباشین!!!شما چطور بسیجی هستی که همسنگرت رو نمیشناسی؟ حقیرمسول بسیج دانشگاهم.موفق باشید.
میخواستم واسش بزنم: "ناراحت شدی؟؟"(بالحنِ جوادعزتی، تو فیلم دردسرهای عظیم:دی)
(حالا تازه من مسول سایتِ بسیج هم هستم!!!!!!!اونوخت مسول مون رو نمیشناسم)
نمیشناسم خب!چیکارکنم؟؟؟انگارمن بیکارم این همه اسمو فامیل رو حفظ کنم!
این همه اسم رو بخوام حفظ کنم،مغزم خسته میشه خب:/

+برنامه رفتن به خونه مادربزرگم افتادواسه فردا:).عاخه امشب نتایج کنکور میاد!!! نعیما استرس داشت،منم طفلک رو اذیت میکردم:))
 از دستم فرار کرد:دی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۷
خانم مهندس

نظرات  (۱)

اینکه خوبه!
من بهترین دوستمو که باهاش کلی هم رودربایستی داشتم بعد چند سال چنان مورد عنایت قرار دادم که" اوهوی دیگه شمارتو نبینم مزاحم بی سر و پا! برو خودتو اصلاح کن بی عدب,خدا ایشالا همه مفسدین فی الارض (!!) رو هدایت کنه و... "o_O
جدی هنوزم نمیفهمم فازم چی بوده!!! اصن یه مدت دوستمو میدیدم عاااب میشدم از شرم واینا...:)))))))))
پاسخ:
الهی بمیرم.
میفهم چه حسی داری:)
[آیکون یه داغ دیده]

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">